دلنوشته
امتداد جاده را می گرفت و میرفت، خسته بود و رنجور
به هر مقصد رسید، نشانی از او گرفت
پایش خسته بود، در دل ولی امیدی داشت، آخر او هم خدایی داشت و زیر لب می گفت:
در آخر این راه یا می یابمت یا می بازمت
توکل بر خدا…
فاطمه حبیبی
|
||
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|
آخرین نظرات